۱۳۹۳ آذر ۳, دوشنبه

سوم آذر ماه سالگرد در گذشت پرویز دهداری

سوم آذر ماه سالگرد در گذشت پرویز دهداری است . بیست و دوسال سال پیش در هفته نامه هدف به سردبیری زنده یاد حسین جباری در یادی از او چنین نوشتم:




دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست

19
سال پیش وقتی خبر اشتباه فوت مرد جاودان فوتبال ایران ،پرویز دهداری از رادیو پخش شد! خیلی ها در ماتم فرو رفتند اما فردای آن روز این خبر تصحیح شد و گفتند که دهداری زنده است!
سه شنبه شب سوم آذر 71 وقتی خبر در گذشت پرویز دهداری را شنیدم پیش خود گفتم، کاش این بار هم مانند 19 سال پیش باشد، اما افسوس این بار خبر درگذشت مرد جاودان فوتبال ایران حقیقت داشت!

پرویز دهداری در سال 1343از طرف گروهی از دست اندرکاران فوتبال ایران به عنوان مرد سال فوتبال ایران برگزیده شد او بعد از این انتخاب بر خلاف افرادی که به این افتخار نایل می شوند گفت:
آرزو دارم این حقیقت را دوستانم بخصوص ورزش دوستان این مرز و بوم از من بپذیرند که فوتبال زندگی است ،امید است ، همه نابسامانیهای جوانان ما در این میدان ها به شادی تبدیل می شود ،  در ورزش بت تراش نباشید و وقتی بت درست کردید ،آن را به رایگان نشکنید.

میدان ورزش زادگاه دوستی هاست، دروازه زندگی است ، اگر در فضای ورزشگاه ها امواج محبت پرسه زند،نشاط همه بیشتر،نیروها افزونتر و امید ها زیادتر می شود در مقابل تلاش های کشنده بازیکنان وطن این هدیه ارزان را به آنها ارزانی دهید، بت تراش و بت شکن نباشید ،  حقیقت بینی با ارزش تر است.




نکته آخر اینکه : وقتی دهداری  48 سال پیش از فوتبال حرف میزد می گفت : فوتبال زندگیست، امید است ، میدان های ورزش زادگاه دوستی هاست!
این حرفها را امروز اگر درایران بزنی میگن یارو دیوانه است و یا........این سقوط  جامعه ای است که از نظر فرهنگی به کجا کشیده شده است واین هم  با برنامه هم صورت گرفته که دیگر صدایی از آن بلند نشود!
 به محیط فوتبال نگاه کنید ، یک آدم درست و با شرف پیدا نمی شود ،  با پولهایی که وارد کردند همه را آلوده کردند!
به قول ناصر خان حجازی : من هدف این را می دانم که یک سفره ای پهن کردند و افراد خودشان را گذاشتن سراین  سفره  و میگه سرتان را بالا نکنید ، اگر سرتان را بالا کنید میزینم تو سرتان و یکی دیگر جای شما میاوریم ! به این علت  این سفره پهن است و دارن می خورند و به فوتبال و پیشرفت فوتبال اصلا فکر نمی کنند!
در آخرین مصاحبه تلویزیونی هم که با پرویز خان دهداری داشتم این پرسش را مطرح کردم که فوتبال ما به کجا می رود؟ در پاسخ گفت:
به همان جایی می رود که مملکت می رود!

 البته این بخش از مصاحبه در آن زمان سانسور شد! اما حقیقت امروز جامعه است !.... روان او شاد و یادش پاینده......امیر برادران

۱۳۹۳ آذر ۲, یکشنبه

حرف درست حسین فرکی!


حرف درست حسین فرکی!

پس از دیداردوستانه - اما خصمانه در میدان -  تیم ملی فوتبال ایران و کره جنوبی که با تک گل مشکوک سردار آزمون با پیروزی میزبان پایان یافت  ، نگاه و نظر این و آن در باره این بازی را خواندیم و شنیدیم که بیشتر بوی خطی و شخصی می داد . در این میان اما حرف درست را از حسین فرکی ، مربی  خوشنام فوتبال امروز ایران دیدیم که چنین گفت :





برنامه کی‌روش برای تیم ملی در بلندمدت جواب نمی‌دهد/ قرار نیست همیشه دفاع کنیم

 این بازی از نظر نتیجه برای ما خوب بود. همه از پیروزی تیم ملی خوشحالند ولی همه شاهد بودند که ایران در این مسابقه هم از نظر فنی بسته بازی کرد. همانند حضور تیم ملی در جام جهانی، این بار هم شاهد همین تفکر و بازی بسته بودیم! اینکه جلوی آرژانتین، کره جنوبی یا قطر با یک شیوه بازی کنیم و با یک تفکر خاص به میدان برویم، در بلندمدت جوابگو نیست. البته این هم توقعی است که تیم ملی برای ما و مردم ایجاد کرده است!






نظر فرکی به درستی می تواند برای هر دلسوز فوتبال ایران یک سند باشد برای ارزیابی کارنامه کارلوس کی روش در این سه چهار سال سرمربیگری او در تیم ملی فوتبال ایران و تا همین امروز نیز زمان حضور کی روش در سرزمین ما کوتاه نبوده است .

کی روش در تمام صحنه های حساس و سرنوشت ساز نشان داده که فقط به دنبال دستیابی به نتیجه ای قابل دفاع است تا خود را ازبرکناری نجات دهد !

آنچه که برای کی روش هیچ جایی ندارد ، همان سازندگی و کیفیت قابل قبول برای امروز و فردای فوتبال ایران است . کی روش همچون کاسبی است که همیشه در پی پیدا کردن یک مشتری مناسب به این سو و آن سو چشم می دوزد تا جنس بدون کیفیت خود را به او قالب کند !
 از یک مربی کاسبکار هرگز نمی توان انتظار داشت تا در فوتبال ایران نشانه های بزرگ از خود به یادگار بگذارد که حرف درست حسین فرکی با زبان فوتبالی نیز چنین می گوید !





ضمن آنکه کارلوس کی‌روش در این چند سال بارها نشان داده که از جنس ناب جمهوری اسلامی است ،  او قبل از بازی دیدار دوستانه  با کره جنوبی در پاسخ به خبرنگاری که  شرایط برتر مالی و امکانات و تدارکات  حریفان ایران در جام ملتهای  2015 آسیا را به میان می کشد ، می گوید که  قول می‌دهم ما بازیکنان شجاع‌تر، با قلب‌های بزرگتری داشته باشیم ( همان داستان قلب شیر - افشین قطبی ) و در آخر نیز نتیجه در دستان خداست!!!
از همین حالا می توان پیش بینی کرد که کی روش در پی شکست و ناکامی احتمالی در استرالیا خواهد گفت که نتیجه دست خدا بوده و ما دیگر کاری نمی تواستیم انجام بدهیم !!!

نکته آخر اینکه ،  هرگز یک آدم شرافتمند نمی تواند حتی چند ماه در فوتبال مافیایی امروز دوام بیاورد ولی  کی روش به چهارمین سال خود رسیده است !!.....امیر برادران 

۱۳۹۳ آبان ۲۸, چهارشنبه

پرواز ابدی گلزن بزرگ ، حرفه ای یا < مرده خور > !؟

پرواز ابدی گلزن بزرگ

حرفه ای یا < مرده خور > !؟

گذر زمان بار دیگر یکی از بهترین و درخشانترین  مهاجمان تاریخ فوتبال ایران را با مرگ همراه ساخت تا غلامحسین مظلومی تن به پرواز ابدی بدهد . یکی دوسال پایانی عمر مظلومی بزرگ با درد جانکاه سرطان روبرو بود که سرانجام این گلزن آشنا را به کام خود گرفت تا علی پروین هم پس از خبر مرگ همبازی خود بگوید که راحت شد !





غلامحسین مظلومی همین که در پرافتخارترین دوران فوتبال ایران پیراهن تیم ملی را پوشید ، گویای آن است که مظلومی تا چه اندازه توانایی و ارزش داشته تا یکی از چهره های برتر و ماندگار آقایی فوتبال ایران در قاره اسیا باشد .

غلامحسین مظلومی براستی یک گلزن به اصطلاح مادرزاد بود که انگاری با چشم بسته نیز می توانست چارچوب دروازه را ببیند و توپ را به درست ترین نقطه بزند . بیشتر گلهای مظلومی به گونه ای در تور حریفان می نشست که کمتر انتظار آن میرفت و باید گفت که او از کمترین فرصت و فضا می توانست بیشترین بهره و امتیاز را بگیرد . گلهای حرفه ای و استثنایی مظلومی تا آنجا طرفداران تیم رقیب تاج یعنی پرسپولیس را ناراحت  و دلخور ساخته بود که تماشاگران پرسپولیسی او را نه یک گلزن حرفه ای که با واژه < مرده خور > صدا می کردند !

همین لقب منفی که از سوی طرفداران تیم رقیب به مظلومی تقدیم شده بود ، برای هر کارشناس فوتبال می تواند آینه ای باشد برای تماشای بزرگترین گلزن حرفه ای در تاریخ فوتبال سرزمین ما .





پیرامون ویژگیهای فوتبال غلامحسین خان مظلومی باید یاد آوری کرد که این مهاجم آبادانی و رعنا در زمین و هوا صاحب قدرت و کوبندگی بود و هر حریفی را می توانست وادار به تسلیم سازد .
افتحارات چشمگیر غلامحسین مظلومی برای همیشه در فوتبال ایران وجود خواهد داشت و نسل های آینده نیز نقش او را در دوران طلایی فوتبال ما بزرگ خواهند داشت .
روان او شاد و یادش پاینده......امیر برادران





این عکس در شب پیش از پرواز تیم ملی فوتبال ایران به بازیهای المپیک 1976- مونترال- کانادا- به یادگار گرفته شد . نگارنده ( امیر برادران ) در میان شادروان غلامحسین مظلومی ( راست ) و حسن نظری ، دو ملی پوش برجسته و بزرگ فوتبال ایران

۱۳۹۳ آبان ۲۰, سه‌شنبه

به مناسبت هفتادمین سالروز تاسیس باشگاه آرارات!

باشگاه ورزشی آرارات یکی از انجمهای فرهنگی و ورزشی ارامنه ایران می باشد که در تابستان سال 1944 میلادی(1323 هجری شمسی) با تلاش 121 تن از اعضای موسس در تهران پایه گذاری شد و در سالهای نخست به نام انجمن فرهنگی نو جوانان ارمنی شناخته شده است. 
این باشگاه  ثمره تلاش و ایثار بی وقفه صدها عضو آن می باشد اعضایی که بدون هیچگونه چشم داشتی و خالصانه نیرو و استعداد های خود را در راه رسیدن به اهداف باشگاه قرار دادند.
 ایده احداث یک مجموعه بزرگ و استادیوم ورزشی از سال 1343 قوت گرفت و بلاخره اوایل دهه 1350 کار احداث مجموعه ورزشی آرارات شروع و در سال 1353  در شمال تهران در  منطقه ونک به پایان رسید .که در آن هنگام به راستی از  پیشرفته ترین و مدرن ترین امکانات  برخوردار بود. 








این باشگاه به نوبه خود سهمی در شکوفایی ورزش ایران داشته است و در گذر این سالها برخی از اعضای تیم های مختلف این باشگاه به عنوان عضو تیم های ملی کشور انتخاب شدند. باشگاه آرارات بی گمان از نظر تاسیسات و امکانات و مدیریت در شمار معدود باشگاهای تاریخ ورزش ایران است که از همان آغاز با استانداردهاي جهانی هم خوانی داشته است .
این باشگاه پیش از انقلاب به واقع یکی از موفق ترین و سازنده ترین باشگاههای ورزشی سرزمین ما بوده است که در بسياري از رشته ها ورزشكاراني ارزشمند و خوش نام تحویل تیم های ملی ایران داده است کارو حق وردیان ،آندرانیک اسکندریان ،ارشاویر ملکی، گارنیک شهبندری و همینطور گارنیک مهرابیان  که  می توان او را از نظر جامعه ارامنه ایران پدر فوتبال آرارات نامید .
مربیانی چون منصور امیر اصفی و حسن حبیبی نیز سالها به فوتبال آرارات خدمت کردند که ارامنه همواره از این دو مربی شایسته و سازنده به نیکی یاد می کنند و هر دو را از خود می دانند .








پس از انقلاب ورزشکاران ارامنه و باشگاه آرارات نا گزیر به محدویت های تحمیلی شدند  وبا گذر زمان ارامنه نیز همچون دیگر به اصطلاح  اقليت های  مذهبی در ایران از صحنه های عمومی رانده شدند!





امروز متاسفانه باید گفت که آرارات و ورزشکاران شایسته و با استعداد ارامنی در ایران گرفتار شرايطي شده اند که دیگر نمی تواند مثل گذشته گام به تمام صحنه های ورزشی کشور بگذارند و حقیقت و واقعیت تلخ و ناگوار این است که ورزش ایران از وجود این عزيزان هموطن نمی تواند به گونه ای سزاوارانه بهرمند باشد.
 بدون شک در صورت تغییر و تحول در ایران و آزادی های اجتماعي بار دیگر شاهد ان خواهيم بود که تیم های ورزشی ارامنه و باشگاه آرارات حضوری خوش و موفق در رشته هایی مختلف ورزشی ایران خواهند داشت که در این میان دختران و زنان ارامنه سهمی به حق و شایسته خواهند داشت.