۱۳۹۲ مرداد ۶, یکشنبه

از این فوتبال به کجا باید پناه برد؟


همیشه اعتقاد داشتم که باید صدای داخل را شنید  و توجه کرد...نه کسانی که در طول این چند ساله به عنوان مثلا نا راضی کشور را ترک کردند و با اصطلاح مخالف هستند..... در داخل ایران می نویسند :


از این همه دروغ، از این همه ابهام، این همه سوالهای بی جواب و جوابهای بدون استدلال به کجا باید پناه ببریم؟ از دست علی فتح الله زاده به کجا باید پناه برد که همه چیز را به مسخره گرفته است؟ پارسال می‌گفت جواد نکونام 350 میلیون تومان از استقلال گرفته، کاشف به عمل آمد که قراردادش یک میلیارد و 750 میلیون تومان است و همه این پول همه به خودش می رسد نه باشگاه اوساسونا.  اما مگر با این افشاگری شرمنده شد؟ مگر خم به ابرو آورد؟ دریغ از یک جمله توضیح قانع کننده، عذرخواهی بخورد توی سرمان.


حالا هم آقای فتح الله زاده پا در یک کفش کرده اند که نکونام قرارداد دو ساله با استقلال دارد. دو ماه است همین حرف را می زنند آن وقت هر روز دربه در دنبال نکونامند که بیاید قراردادش را تمدید کند! آخرین توضیحشان هم درباره این تناقض گویی همین است.
قرارداد نکونام احتیاج به ثبت درهیات فوتبال ندارد، در رابطه با طولانی شدن پیوستن نکونام به استقلال گفت:« مشکلی به جز مسائل مالی در این زمینه وجود نداشت که خوشبختانه امروز پس از توافق مالی نکونام در استقلال ماند.»


سوال این است: این چه قراردادی است که بازیکن را ملزم نمی کند که مقل بقیه بیاید تمرین کند؟ اصولا قرارداد به توافقی گفته می شود که بر اساس آن دو یا چند طرف متعهد می شوند کارهایی بکنند و کارهایی نکنند. حالا یا نکونام با استقلال قراداد داشته و در هیچ حالتی نمی توانسته از این تیم جدا شود، یا اگر می توانسته تمرین نکند و حتی برود با تیم های دیگر هم پای میز مذاکره بنشیند، معنی اش این است که قراردادی نداشته است. بعید است حالت سومی هم وجود داشته باشد مگر اینکه آقای فتح الله زاده بگوید اینجا ایران است و ایشان هم به عنوان کسی که سالهای سالها با همین ترفندها، مدیریت کرده، می تواند سر و ته ماجرا را هم بیاورد.


تقریبا تردیدی نیست که این نوشته نه تاثیری بر آقای فتح الله زاده خواهد داشت و نه بر اعضای هیات مدیره و دیگر مدیران بالادستی ایشان که یکی از وظایف ذاتی‌شان کنترل کارهای مدیرعامل است. اگر نوشته‌هایی از این دست تاثیر داشت، مدتها قبل آقای فتح الله زاده به خاطر خرید بازیکنانی مثل لیام ردی- که یک دقیقه هم برای استقلال به میدان نرفت و چند صد هزار دلار گرفت- بازخواست می شد. یا به خاطر داستان خنده‌دار پولی که ادعا شد به صرافی داده شده که به دست رینالدو- بازیکن پرویی استقلال- برساند اما صراف غیبش زده!



 مثال‌های از این دست کم نیست. دسته گل‌هایی که به آب دادن هر کدامشان برای اثبات بی‌کفایتی یک مدیر کافی است، اما آقای فتح الله زاده، با همه این اوضاع و احوال، به خود حق می دهد به ریش همه ما بخندد، تنها به این دلیل که چند بار استقلال در زمان مدیریت او قهرمان ایران شده. این قهرمانی‌ها آن قدر در بوق و کرنا شده اند که بی تدبیری‌هایی مانند بستن قراردادهای یک ساله با بازیکنان، ابهامات مالی فراوان، ادعاهای تایید نشده و سخنان سبک و کم مایه در جدل‌های رسانه‌ای با مدیران باشگاههای حریف، معمولا چندان به چشم نمی آید. و نتیجه کلی این می شود که امروز علی فتح الله زاده،  مدیری توانا و موفق در ورزش ایران به شمار می آید و منتقدانش، نادان یا در خوشبینانه ترین حالت دشمن استقلال.



تردیدی نیست که این نوشته و صدها و هزاران نوشته و نطق دیگر مانند این، بی تاثیر خواهد ماند، تا زمانی که مدیران تصمیم گیرنده در ورزش ایران گوششان به شعارهایی است که در استادیوم‌ها فریاد زده می شود. تا زمانی که موفقیت و شکست مدیریتشان را در برد و باخت چند بازی فوتبال می بینند.


تا در بر این پاشنه بچرخد، علی فتح الله زاده، همچنان مدیر خواهد ماند، همچنان ادعا خواهد کرد که با چک شخصی‌اش تیم را می بندد، همچنان قیافه حق به جانب خواهد گرفت و از فداکاری‌هایش در فوتبال خواهد گفت. تا در بر این پاشنه بچرخد، او می تواند هر سال تیمی ببندد که بیش از نصفی از بازیکنانش در پایان فصل، ماندن یا رفتنشان به ماندن یا نماندن خود او بسته باشد. همچنان می تواند صد هزار دلار پول بی زبان را نیست و نابود کند و بعد بگوید که به دست صرافی داده که نه دفتر و دستکی دارد و نه نام و نشانی. او خود فوتبال ایران است. فوتبال بی‌حساب و کتاب. فوتبال پر از ابهام، پر از دروغ و ریا. خالی از سر سوزنی شفافیت.



از این فوتبال به کجا باید پناه برد؟ 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر