۱۳۹۲ مهر ۸, دوشنبه

چرا کی روش بازی چهارشنبه شب استقلال را از نزدیک تماشا نمی کند ؟!


16 شهریور کی روش ایران را به گفته مسئولین برای یک مرخصی 10 روزه ترک کرد....امروز 23 روز است که هنوز برنگشته است !!!

گفته می شود که پنج شنبه صبح به ایران بر می گردد! این در حالی است که استقلال بازی مهمی چهارشنبه شب در تهران دارد! کی روش باید از نزدیک این بازی را ببیند! اما این کار نخواهد کرد...تنها فرد خارجی که علاقه ای به پیروزی استقلال ندارد ، کارلوس کی روش است!



اگر استقلال به فینال صعود کند ....شاید کی روش پنج شنبه هم نیاید !!!



امیر قلعه نوعی امروز از همه انتقاد کرد به جز کفاشیان و گفت : حساب او از دیگران جداست!!! چرا؟ برای اینکه اگر استقلال صعود کند راه مربیگری قلعه نوعی برای تیم ملی هموار خواهد شد و او رای کفاشیان راهم احتیاج دارد !!!



مشکل قلعه نوعی اصلاح طلب های  حکومتی هستند !!!  همه چیز هم از زمان صفایی فراهانی شروع شد.....و امروز هم سد راه قلعه نوعی شده است....

۱۳۹۲ مهر ۴, پنجشنبه

تولد 68 سالگی باشگاه تاج ؛ یاد آور تحوّل بزرگی در ورزش ایران

تولد 68 سالگی باشگاه تاج ؛ یاد آور تحوّل بزرگی در ورزش ایران

چهارم مهرماه یاد آور تحوّل بزرگی در ورزش ایران است. در چهارم مهر ماه سال ١٣٢۴ یعنی شصت و هشت سال پیش با همت ستوان یکم (سپهبد بعدی) پرویز خسروانی قهرمان دوچرخه سواری وقت کشور « باشگاه دوچرخه سواران» پایه گذاری شد. استقبال بیش از حد ورزشکاران و ورزش دوستان از این باشگاه باعث گردید تا مدتی بعد با تغییر نام به « تاج » و سپس « سازمان ورزشی و فرهنگی تاج » به صورت بزرگترین سازمان ورزشی و فرهنگی آسیا در آید.
از سال ۱۳۳۲ « سازمان ورزشی و فرهنگی تاج » فعالیت خود را در سراسر کشور گسترش داد و شعباتی در بیشتر شهرها، دایر کرد.
قبل از انقلاب « سازمان ورزشی و فرهنگی تاج » دارای ۵ باشگاه در تهران و ۶۶ باشگاه در شهرستان ها و ۲ باشگاه در خارج از کشور ( ترکیه و قطر ) بود.
شصت و هشت سالگی باشگاه تاج استقلال فعلی،فقط یک تولد ساده نیست، بسیار فراتر از این حرفهاست و ریشه در فوتبال ایران دارد.




این باشگاه را به خوبی می شناسیم و با زیر و رو شدن آن و تغییر نام دادن سه گانه آن آشنایم . از خیابان سوم اسفند در چهار دیواری بسیار محقر ، در زمین گشادو وسیعی در خیابان ایرانشهر و بعد در سازمان فرهنگی و ورزشی تاج در خیابان بهارستان .
باشگاه دوچرخه سواران با پا در میانی پرویز عمو اوغلی ، صاحب تیم فوتبال  حاضر و آماده ، نادر شد و در گروه دوم حضور یافت و پس از آن سرباز ، نام گرفت و به گروه اول راه پیدا کرد. در این تیم مردان بزرگی توپ زدند ، از جمله ، شادروان مهندس جاودان که در حادثه تونل کندوان از بین رفت ،  برادران مسعود نیا ، شادروان علی دانایی فر ، سید آقا جلایی ،  تفرشی و چند تن دیگر . پس از گذشت زمان کوتاهی این گروه از باشگاه دوچرخه سواران جدا شدند و نسلی دیگر آمد .
تاج ، نام تازه برگزیده شد و آرزو ها رو به تحقق نهاد و در زمینه  همه ورزش ها ، کشتی ، مشت زنی ،وزنه برداری ، تنیس ، شنا و غیره فعال شد . تیم فوتبال این سازمان فرهنگی و ورزشی، نخستین تیم فوتبال ایرانی است که در فروردین سال ۱۳۴۹، با پیروزی (دو بر یک) بر «هاپوئل» اسراییل، جام قهرمانی فوتبال باشگاه‏های آسیا را به‏دست آوردو همچنین نخستین قهرمان باشگاه‏های ایران در لیگ تخت‏جمشید شد.





در زمینه مالی از بودجه دولتی به روشی درست تغذیه شد و صاحب دو استادیوم در شمال و جنوب تهران و همینطور یک کلوپ تنیس که در خاور میانه ، بی نظیر بود. برای همین بدون شک الگوی بسیار مناسبی برای فوتبال امروز ایران می تواند باشد که اگر قرار هست که دولت به باشگاه ها کمک کند ، باید این کمک برای امکانات باشگاهی باشد ، نه پول دادن برای خرید بازیکن که این روزها در فوتبال ایران رواج دارد و باعث فساد در فوتبال ایران شده است.
اگر در فوتبال امروز انگلستان ، باشگاه منچستر یونایتد این افتخار را دارد ، که آلگس فرگوسن  پرتداوم ترین مربی این تیم می باشد ! این رکورد در ایران و در باشگاه تاج بوده و علی دانایی فر بیست و سه سال مربی این تیم بوده و این افتخار فوتبال ایران هست!
چهل و پنج سال پیش، رئیس وقت این باشگاه ، تیمسار پرویز خسروانی ،  می گفت : فقط مربی خارجی برای  تیم فوتبال تاج .......
از دل این تفکر ، بازیکنانی در این باشگاه پرورش پیدا کردند که توانستند ، بهترین های تیم ملی فوتبال ایران شوند!...
پایه و اساس موفقیت فوتبال ایران در گذشته ، فقط به خاطر روش و مدیریت درست در باشگاه ها بوده است ، چهار عنوان قهرمانی در رده جوانان ، برنده سه دوره قهرمانی جام ملتهای آسیا ، رفتن به المپیک مونترال و تنها نماینده آسیا و اقیانوسیه در جام جهانی آرژانتین ، اقتخاراتی هست که بعد از انقلاب هنوز نصیب فوتبال ما نشده است !
در بعد از انقلاب ، انحلال این باشگاه سر لوحه کار کلیه سرپرستان تربیت بدنی و روسای فدارسیون فوتبال بعد از انقلاب قرار داشت و به همین منظور تاسیسات و امکانات این باشگاه بین تربیت بدنی مناطق تقسیم شد ، تا استقلال حتی اتاقی برای امور اداری و زمینی برای تمرین نداشته باشد و این عمل تا جایی پیش رفت که یکی از روسای ورزش می گفت : مگر استادیوم امجدیه تیم دارد که  استقلال داشته باشد!

نکته جالب در مورد چهارم مهر تولد باشگاه تاج ، مصادف هست با تولد بنیانگذار این باشگاه ، پرویز خسروانی که در لندن زندگی میکند و امسال 91 ساله می شود. برایش آرزوی سلامتی و طول عمر بیشتر دارم.........امیر برادران

۱۳۹۲ شهریور ۲۹, جمعه

سردارهای آویزان فوتبال !

سرداررویانیان: نامی از داوری نمی‌برم اما فصل گذشته قبل از یک بازی حساس ساعت 10 صبح داور بازی گفته بود بیایید در خیابان فلان آدرس 60 میلیون تومان به من بدهید تا بازی را به نفع شما تمام کنم‌، فوتبال ما این است که می بینید. این مثال را زدم تا خیلی ها که از پشت پرده فوتبال آگاه نیستند آگاه شوند، بیش از این چیزی نمی‌گویم!!!



چرا نباید بگوید؟ اگر اسم داور را بیاورید خیلی مسائل را می توان حل کرد...
حدود سه سال پیش هم سردار آجرولو در صفحه تلویزیون ظاهر شد و به خاطر آب خوردن علی کریمی در تمرین و در ماه رمضان.....گفت : من پاسدار انقلاب هستم....سردار سپاه پاسداران و حافظ منافع انقلاب اسلامی  و فقط برای فوتبال اینجا نیستم...!!!!



اما همین سردار،  شش ماه قبل از آن رئیس اتحادیه باشگاه ها هم بود... جلسه سالانه مجمع فدارسیون فوتبال هم تشکیل شد  و مشخص شد که از 350 میلیاردی که برای فوتبال هزینه شده ، برای 150 میلیارد آن هیچ رسیدی وجود ندارد!!!...این سردار سکوت کرد و هیچی نگفت!!! ..


بعد برای علی کریمی مشغله ای بپا کرد...اینها آویزان های ورزش و فوتبال هستند که فقط حرف را بر اساس منافع خودشان میزند!!!....امثال سردار رویانیان ...از این پولها 60 میلیون حالا بیشتر یا کمترمطمئن باشید که  داده اند !!!!بآب خوردن کریمیع

۱۳۹۲ شهریور ۲۴, یکشنبه

گلایه آقا جلال و توضیح من ....

گلایه  آقا جلال و توضیح من ....

پس از آنکه مطلبی در باره جلال خان نوشتم و در حد توان خواستم تا این بازیکن بزرگ تاریخ فوتبال ایران را به نسل امروز معرفی کنم . تماسی از سوی این مرد ادب و شخصیت برقرارشد که دانستم جناب طالبی از یک واژه گله مند شده است. در آن مطلب در میان صفت های شایسته و سزاوار برای شناساسی جلال خان از واژه محافظه کاربرای  توصیف  بخشی از دوران مربیگری او در بازگشت به ایران استفاده کردم . در گفتگوی تلفنی با این شخصیت محترم در فوتبال ایران توضیح دادم که هرگز قصد وارد کردن خدشه به کارنامه شما نداشته و استفاده از واژه محافظه کار فقط و فقط برای آن بوده که بگویم شما در بازگشت از امریکا  به ایران در چه شرایطی قرارداشته اید!




 جناب طالبی خود بهتر از هر کس به یاد میاورد که وقتی پس ازنزدیک به بیست سال  به ایران بازگشت ، چگونه از سوی چند فرصت طلب و آویزان به شعار های توخالی مورد تهاجم قلمی و کلامی قرار گرفت تا این شخصیت قابل احترام را در بدو ورود به وطن دچار بیم و نگرانی کنند . این فرصت طلبها وقاحت تا آنجا رسانده بودند که وارد زندگی خصوصی و حریم خانوادگی جناب طالبی شوند ، همسر محترم جلال خان با تهمت های مذهبی روبرو ساخته بودند تا وحشت از این اتهامهای بی پایه و اساس به شکلی آشکار به وجود نازنین جلال خان وارد شود.

 در آن زمان گفتگوی کیهان ورزشی با جناب طالبی باعث آن شد تا آقا جلال روحیه ای تازه پیدا کند و بداند که در شهر کسانی هستند که در همه حال از حق و حقیقت دفاع می کنند و اجازه نمیدهند که فرصت طلبها  به ارزش های شناخته شده یورش ببرند .

با توجه به آنچه که در ماه های اول بازگشت جلال خان به ایران بر این مرد دوست داشتنی گذشت ،  منطق و درایت حکم میکرد که جناب طالبی با احتیاط و دقت بیشتری نسبت به زمان پیش از انقلاب با فوتبال ایران همگام شود و این گونه بود که در طول چند سال کار در ایران جلال خان همیشه و در همه حال می کوشید تا از هر درگیری و حرف و سخن بدور باشد و در هیچ جریانی حضور پیدا نکند. در این شرایط می توان گفت  که رفتار و گفتار آقا جلال با یک نوعی محافظه کاری همراه بود که  شاید با اصول اعتقادی شخصیت شناخته شده ای مثل  جلال طالبی در شرایط طبیعی همچون دوران پیش از حکومت اسلامی  نمی توانست  سازگار باشد !  





از این رو واژه  محافظه کاری برای آن مدت همکاری جلال خان با فوتبال در جمهوری اسلامی بکارگرفته شد  و براستی فقط و فقط برای تشریح  شرایط روز بود وبس .

در مورد مربیگری جلال خان در جام جهانی 1998  ، باید ببینیم چگونه با آوردن صفایی فراهانی عملا و رسما پای آدم های سیاسی را به فوتبال باز شد  .  در اولین قدم یک آدم فوتبالی و خوش نام چون  منصور امیر آصفی که ثمره کارش در فدارسیون فوتبال یک مربی تاثیر گذار بنام اویچ بود را از صحنه فوتبال حذف کردند . گام بعدی در کنار گذاشتن اویچ بود و با آوردن جلال طالبی می خواستند مانند قبل از انقلاب که فوتبال ایران با یک مربی ایرانی( حشمت مهاجرانی) به جام جهانی رفت رونوشتی از آن هنگام داشته باشند ...
.در خصوص جام جهانی 98 و مسائل آن  جلال خان  در باره آن باید توضیح بدهد، چرا که همان  شرایط پیش از 98  بار دیگر ظاهرا قرار است برای جام جهانی برزیل اتفاق بیافتد  ....
 آگاهی از هر رخدادیی می تواند راهگشای نسل امروز ایران برای دستیابی به آینده بهتر باشد  .نسلی که مثل پدران و مادران  خود  نمی اندیشد و همه گاه به دنبال حقیقت و واقعیت دیروز و امروز است تا فردا را روشن سازد .


 کلام را باید با تکرار و تاکید دوباره نسبت به شخصیت احترام برانگیز جناب جلال  طالبی  به پایان برم و حسرت و تاسف بر فوتبال ما که این مرد بزرگ نه در بازی فوتبال  و نه در مربیگری نتوانست  به شکل کامل و سزاوارانه به جایگاه  شایسته  دست پیدا کند......امیر برادران



۱۳۹۲ شهریور ۲۱, پنجشنبه

هاپولی شدن صد هزار دلار نا قابل افشین قطبی متعلق به کدام جریان ژورنالیسم دلالی در این دوره از ورزشی نویسی ایران است!؟


افشاگریهای من در باره پشت پرده فوتبال ایران و ژورنالیسم تعفن زده فوتبال ایران ، که به محض این که چوپ را برداشته است، آقازاده ها را به تکاپو اندخت، بخشی ازمفاسد حوزه فرهنگی فوتبال ایران است ! البته ، یک درد معاصر نیست که به دوران قطبی گرایی مربوط باشد، اگر چه خود  افشین قطبی در حاشیه یک مصاحبه بعد از قهرمانی پرسپولیس  در باره هاپولی شدن ۱۰۰ هزار دلار نا قابل از قراردادش توسط رسانه چی ها و خبرنگاران، تیکه انداخت که معلوم نیست این سرقت مودبانه! در روز روشن متعلق به کدام جریان ژورنالیسم دلالی در این دوره از ورزشی نویسی ایران است!




تاریخ ۸۶ ساله ورزشی نویسی ایران، بویژه  در دهه های پنجاه ، شصت،هفتاد و هشتاد  پر از همین چیزهاست ! سیاست و اقتصاد، در این چهار دهه ، ژورنالیسم ورزشی را خانه خراب کرد، اما دهه اخیر را می توان اوج هرزگی در رسانه ها نام نهاد !
ورزشی نویسانی که در رفاقت با برخی از مربیان تیم ملی  لیست اولیه بازیکنان تیم ملی را تنظیم می کردند !( اشراقی سردبیر سایت پارس فوتبال در ایران چند سال پیش  نوشت :. «یک روز امیر قلعه نوعی زنگ زد و  گفت به آدرسی که داد بروم، آدرس متعلق به خانه یی در ستارخان بود. سرظهر رسیدم آنجا، ساعت یک بعدازظهر بود. یادم می آید برای ناهار پیتزا سفارش داده بودند. در آن جلسه آقایان ل.، ک.، ق.، هـ و چند نفر دیگر(بزرگان مطبوعات ورزشی) حضور داشتند.( لازم به نوضیح است که ل ، اردشیر لاروری است و ک،چهانگیر کوثری است و هه هم هژیری است که از میان اینها لاروی و هژیری بعد ها توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدند) صحبتشان را اینگونه آغاز کردند که اگر ما بخواهیم، یک نفر مربی تیم ملی می شود و اگر نخواهیم، نمی شود. ما تشکیلات داریم. وقتی می آیید داخل تصمیم گیرنده نیستید. ما قرارداد، بازیکن و تیم را تعیین می کنیم. البته شما ضرر نمی کنید. من پیشنهاد آنها را نپذیرفتم و از آن خانه خارج شدم اما امیر قلعه نوعی همراه آنها ماند !)




نگاهی گذرا به تاریخ شفاهی و کتبی ورزشی نویسی در ایران گویای آن است که هیچ گاه این عرصه کاملا پاک و منزه  نبوده و همه گاه ورزشی نویسهای شریف و محترم با قلم به مزد ها و نوکران مسئولین، در تقابل  و ستیز بوده اند!
وقتی که پیشینه نام های آشنا، در فوتبال نویسنان دهه گذشته را در نظر میاوریم ،نام اردشیر لارودی در آموزش و پرورش بیشتر آنان به چشم می خورد و کار به جایی میرسد که بعضی ها لقب پدر خوانده را به او تقدیم می کنند ! همین چند وقت پیش بود که علی دایی بر سر جریان های اتفاق افتاده در پرسپولیس از او به عنوان پدر خوانده فوتبال نام برد!



اگر بدانیم  در خانه اردشیر لارودی  بود که عنوان امپراطور برازنده افشین قطبی تشخیص داده شد ،نقش پدر خوانده را بیش از پیش در ایجاد بافت و ساختار امروز روزنامه های پر شمار ورزشی جمهوری اسلامی پر رنگ می یابیم !
نا گفته نماند که شاگردان لارودی ،انگار خود نیز زمینه های فساد و نا راستی را به اندازه ای داشته اند که از مجموعه آموزش های پدر خوانده فقط به جمع آوری منفی ها مشغول بوده اند ! اردشیر لارودی” یکی از باسابقه ترین ورزشی نویسان ایران، متولد سال ۱۳۲۲ است. روزنامه نگاری را در سال ۱۳۴۵ آغاز کرد. کیهان ورزشی و سردبیر آن مهدی دری از سال ۱۳۴۶ به لارودی فرصت های بیشتری داد و  او آموزه های مهدی دری را به کار گرفت و زمانی که اولین روزنامۀ ورزشی (ابرار ورزشی) را در ایران به راه انداخت، تازه به این نتیجه رسید که دینش را به معلمش ادا کرده است. حرف های تکان دهنده او تحت عنوان اعترافات پدر خوانده فوتبال ایران، نکات جالبی را در بر داشت! علی عالی یکی از شاگردان اردشیر لارودی چند سال پیش اینطور نوشت:

اردشیر لارودی  از گذشته خودش ابراز پشیمانی می کند. لارودی تا روزی که «پول» به این فوتبال تزریق نشده بود در نقش «سازنده» حضور داشت و حضورش آنقدر پررنگ و تاثیرگذار بود که بسیاری از فوتبالیست های نسل قبل و مربیان جوان این نسل، محصول کارخانه تولیدی او بودند اما «پول»های بی حساب و کتاب دولتی و عدم نظارت موجب شد او هم از جاده «سازندگی» خارج شود. البته ساختار نادرست فوتبال ایران در این میان بی تقصیر نیست!
اردشیر لارودی از این راه اظهار ندامت کرد ،  اما موضوع مهم تر این است که پرورش یافتگان مکتب لارودی هم ابراز ندامت خواهند کرد!



بی آنکه در پی تبرئه یا محکومیت لارودی باشیم ، باید یادمان باشد که در یک سیستم فاسد و آلوده هر کس که حضور داشته باشد محکوم به فساد و تباهی خواهد بود. در خصوص لارودی و از آنجاکه باید در هر سیستم فاسد زیر دستی ها  به محاکمه کشیده شوند تا بالا دستی ها بی گناه معرفی گردند، تابناک ورزشی بی آنکه کلمه ای از سیستم پرورش دهنده لارودی سخنی به میان آورد، فقط  او را  عامل و بانی تمام فساد و ناپاکی فوتبال در جمهوری اسلامی قلمداد می کند !تابناک می نویسد:ابوالفساد فوتبال ایران را دستگیر کنید، اردشیر لارودی پدر خوانده دلالها هنوز راست راست میچرخد! ا




ما از سیستم غلط حاکم امروز حرفی نمی زند|، سیستم غلطی که همین چند روز پیش در هتل بلوار تهران رئیس جدید هیت مدیره باشگاه شاهین بوشهر تعدادی از ورزشی نویسها ( کسانی که دور و بر قطبی هم بودند)را دور هم جمع می کند و از آنها می خواهد که موج رسانه ای راه بیاندازند و به این باشگاه برای خرید بازیکنان جدید و همینطور مربی کمک کنند! مدیران غیر ورزشی که عامل های فساد در فوتبال  هستند به اتفاق تنی چند از ورزشی نویسی ها هنوز بکار مشغول هستند و برای همین هم باید گفت:دهه گذشته آلوده ترین دهه این تاریخ ۸۶ ساله ورزشی نویسی در سر زمین ما به شمار می رود و زمینه های آن هم در سیستم  و ساختار نا درست اداره جامعه نهفته است........امیر برادران.........

سلطه سپاه با سازمان من درآوردی فوتبال !!!


سلطه سپاه  با سازمان من درآوردی فوتبال !!!

 با انتصاب سردار مهدی تاج به عنوان رئیس سازمان من درآوردی فوتبال جمهوری اسلامی مشخص شد که سپاه پاسداران قدرت مطلق اداره فوتبال خواهد شد . با این پست ساختگی و عجیب و غریب باید بدانیم که جمهوری اسلامی در فوتبال نیز مثل همه جای دیگر یک تشکیلات موازی بر پا کرده تا همه چیز را در فوتبال ایران به سازمان من درآوردی  فوتبال بسپارد و فدارسیون فوتبال عملا به یک دکور تبدیل شود !
در نظام جمهوری اسلامی در طول سالهای گذشته نیروهای مختلف سیاسی ،  تلاش برای تسلط برفوتبال و ورزش را داشتند ...این نیروها :
1- دفتر و جناح رهبری 2- جناح ریاست جمهوری ( سازمان ورزش و جوانان )3- سپاه پاسداران 4- وزارت اطلاعات و امنیت و مجلس شورای اسلامی که ترکیبی از این جناحها می باشد ، بوده اند....






در حال حاضر جمهوری اسلامی با تحریم روبروست و مشکلات مالی بسیار زیادی دارد و تیم ملی فوتبال هم بر خلاف میل آقایان که دشمن شادی و پیروزی ایرانی و ایرانی هستند ،به جام جهانی راه پیدا کرده و الان دو مسئله بسیار مهم وجود دارد:
1- مسائل امنیتی نظام  برای حضور در برزیل..2- مسائل مالی....
سپاه پاسداران تلاش زیادی دارد که کنترل فوتبال را با این شرایط به عهده بگیرید و از طرفی تامین کننده مسائل مالی آن باشد....برای همین هم اردو تیم ملی کنسل شد و علی کفاشیان و سازمان ورزش و رئیس جمهوری هم نتوانستند کاری انجام بدهند... (  همزمان  یک پاسدار بنام حسین هدایتی سه برابر پول اردو تیم ملی را برای آوردن خعلتبری به پرسپولیس پرداخت کرد !!!..)...
چرا که  دولت از نظر مالی هیچ پولی برای ورزش  در بساط ندارند و سپاه پاسداران با در دست داشتن کنترل اقتصاد مملکت می تواند در ورزش نیز سایه بیندازد.
البته سپاه زمانی برای ورزش هزینه می کند که سلطه خود را در این مقوله اعمال کند وبداند که همه چیز در قبضه سپاه است!!!




 از این روهم انتقاد های کی روش و جلسه با سرپرست موقت ورزش هم کاری از پیش نبرد وکی روش کشور را ترک کرد!..
 سپاه پاسداران هر وقت که کنترل را بطور رسمی در دست بگیرید ، وضعیت تیم ملی و مربی را مشخص خواهد کرد وبا دادن پست رئیس سازمان من آوردی به سردار مهدی تاج تا حدودی وضعیت در حال مشخص شدن است!...




به احتمال فراوان امیر قلعه نوعی که تاکنون تلاش همه جانبه  و دست بوسی آدمهای سیاسی  هم مثل هاشمی رفسنجانی ، روحانی را  انجام داده ، جایگزین کی روش خواهد شد تا تیم ملی مانند جام جهانی 1998 فرانسه با یک مربی ایرانی به جام جهانی برود...
تمام تلاش فتح الله زاده  و قلعه نوعی هم این است که تیم استقلال در جام قهرمانان باشگاه های آسیا به جایی برسد و برای همین هم در دیدار با سیدرضا صالحی امیری سرپرست وزارت ورزش وجوانان ، فتح الله زاده گفت : 7 بازیکن در تیم استقلال پیراهن تیم ملی را نیز بر تن دارند که از تفکر قلعه نویی درتیم ملی هم استفاده بهینه می کنند که این موضوع در سه بازی آخر ایران برای ورود به جام جهانی کاملا مشهود بود!!!

قلعه نوعی برای اینکه جای کی روش را بگیرد ،  احتیاج به قهرمان شدن در جام قهرمانان باشگاه های آسیا دارد ...تا از قالب مربی ستنی بیرون بیاید و پاسخگوی انتقادهای ورزشی نویسهای داخل ایران  و برنامه نود و فردوسی پور باشد، جناحی که مشکلات زیادی هم برای  قلعه نوعی درست کردند.....برای همین هم کی روش بعد از حضور تیم ملی در جام جهانی گفت : این جام قهرمانان باشگاه های آسیا اهمیت چندانی ندارد ! او می داند که چه خبر است و برنامه چی است!!!

 جام جهانی میدان بزرگی است...حتی برای کارلوس کی روش که قبل از آمدن به ایران از هیچ کجای دنیا پیشنهاد کار نداشت و بیکار بود و حالا خود را با شانس و اقبال زیادی در جام جهانی می بیند و نمی خواهد این فرصت طلایی را از دست بدهد....
حالا توجه کنید یک مربی کوچک ، فرصت طلب و نا آشنا به فوتبال روز دنیا مثل امیر قلعه نوعی ، چقدر این میدان می تواند برایش مهم و بزرگ باشد....
افسوس بر فوتبالی که  همه دنبال سوئ استفاده  از آن  هستند....درست بر عکس دیگر کشور ها که این شخصیت و مقام مربیان است که  اعتبار فوتبال آن کشور را بالا می برد.......
گویا تاریخ در فوتبال ایران تکرار می شود و دستهای پنهان و مافیایی به دنبال آن هستند تا لقمه ای آماده و باد آورده را در جام جهانی 2014 برزیل  ببلعند و پس از جام نیز مهره های خود را بیش از پیش در فوتبال ایران جا بیاندازند .
 قلعه نوعی را باید مهره اول مافیای فوتبال ایران دانست  که با دستهای اطلاعاتی ها و امنیتی های  جمهوری اسلامی  به اینجا و آنجا می رود.

 ضمن انکه کی روش نیز به همان سرنوشتی در فوتبال سیاسی ایران دچار خواهد شد که پیش از او تومیسلاو ایویچ در جام 98 قربانی شد......امیر برادران

۱۳۹۲ شهریور ۱۹, سه‌شنبه

سعید شیرینی در برنامه نود میگه : من خواب نبودم....بلکه داشتم دعا می کردم!!!.....

در حکومت و مملکتی که هاشمی رفسنجانی صحبت خود را منبی براینکه رئیس جمهور سوریه ، بشار اسد مردم خود را بمباران شیمایی کرده ! ...وصدا و تصویر آن هم وجود دارد.....را تکذیب میکند......خوب طبیعی است .....



آقای شیرینی هم در برنامه نود میگه : من خواب نبودم....بلکه داشتم دعا می کردم!!!.....

یاد گار های حجازی برای نسل امروز و فردا ( 10)


یاد گار های حجازی برای نسل امروز و فردا ( 10)

دروغ و تهمت و بعد هم  طلب حلالیت !

نه... دلم نمي‌خواهد در اين مورد حرف بزنم... همان‌هايي كه مرا زمين زدند و برايم دردسر درست كردند، آمدند و به خاطر همان اتفاق‌ها حلاليت طلبيدند. همان دوستاني كه در مورد من دروغ نوشتند، عذرخواهي كردند. 





...

چقدر نوشتند كه حجازي به همه بدبين است. چقدر نوشتند كه او به همه گير مي‌دهد. چقدر نوشتند كه حجازي فلان مشكل را دارد. خدا را شكر مي‌كنم كه تمام حرف‌ها و صحبت‌هاي من بعد از سال‌ها به مردم ثابت شد. خدا را شكر كه طي اين بيمارستان رفتن‌ها مشخص شد حجازي چه كاره است و توي اين مدت فقط تهمت شنيد! 

۱۳۹۲ شهریور ۱۵, جمعه

دیدار پرسپولیس و استقلال هیاهویی بود برای هیچ. ...

 دیدار پرسپولیس و استقلال هیاهویی بود برای هیچ. ...


در حالی که تمام دغدغه سران  حکومت و افراد امنیتی که فوتبال را به این روز انداختند ، مسئله حمله آمریکا به سوریه می باشد ،  دیدار پرسپولیس و استقلال  انجام شد ، دیداری که ...هیاهویی بود برای هیچ !!!




از مصاحبه های  به اصطلاح مربیان ! دو تیم قبل از بازی مشخص بود که نتیجه مساوی خواهد بود....

مملکت مشکلات و دغدغه های بسیاری دارد که فوتبال نباید مسیر طبیعی خودش  را طی کند.....نگاه کنید حتی فتح الله زاده  که از کنار این فوتبال پولهای زیادی بدست آورد و این روز ها می بینید اولویت مسائل بسیار مهمتر از دادن پول به استقلال است....در کنار آن سید خندان  ، محمد خاتمی می نشیند تا به اصطلاح اعتباری کسب کند!!!



در دوران پیش از انقلاب دیدار دو تیم پرسپولیس و استقلال با حساسیت و سر و صدایی بیش از دیگر مسابقات برگزار میشد که با  این حال هرگز از دايره فوتبال بیرون نیامد.....

حال وقتي که به چند و چون دیدارهای استقلال و  پرسپولیس پس از انقلاب نظر می اندازیم، به خوبی در میابیم که هر چه این دو تیم در گذر زمان به مصاف یکدیگر رفته اند با حرف ها و سخن های هر چه بیشتر غیر فوتبالی و به قول معروف حاشیه ای همراه بوده اند که به ویژه در دهه اخیر کار به انجا رسید که همه می گفتند نتیجه دیدار این دو تیم از جایی دیگر می آید و تساوی بطور قطع حاصل انان خواهد بود. ....




با پایان یافتن جنگ ویرانگر ایران و عراق و حضور گام به گام ادم های حکومتی و غیر ورزشی در فوتبال ایران باید گفت که دیدارهای استقلال و پرسپولیس بازی به بازی با شکل و شمایلی غیر فوتبالی تر به نمایش در امد تا جایی که خیلی ها احساس کردند که این بازی نباید برنده ای داشته باشد تا اتفاقی نیفتند.....

 فوتبال در جمهوری اسلامی از اغاز دهه هفتاد به واقع با اوضاع و احوال سیاسی و امنیتی گره خورد و زمانی که دیگر قرار شد تا هیچ دیداریی با تماشاگر بالاتر از سه هزار نفر در ورزشگاه قدیمی امجدیه برگزار نشود مشخص گردید که فوتبال برای مقامات امنیتی در جمهوری اسلامی از حساسیت ویژه ای نسبت به تمام رشته های دیگر ورزشی برخودار است......




در طول دیدارهای پرسپولیس و استقلال در دهه های هفتاد و هشتاد بسیاری از نتایج به شکلی رقم زده شد که بسیاری از تماشاگران دو تیم هرگز نتوانسته اند ان را یک نتیجه طبیعی و بیرون آمده از فوتبال بداند  (به گزارش خبرنگار مهر، تماشاگران این دو تیم با شعار " تبانی ، تبانی" بازیکنان دو تیم استقلال و پرسپولیس را به ارائه فوتبالی از قبل هماهنگ شده در جهت کسب تساوی متهم کردند. همچنین تماشاگران سرخابی با شعارهایی نظیر" فوتبال با سیاست نمی خواهیم ")  و حرف هایی به میان آمد که سر کله ادم های فراتر از فوتبال و ورزش را با تماشا می گذاشتد و ادم هایی که سایه انان همه گاه در بیست سال گذشته بر فوتبال جمهوری اسلامی احساس شده و با گذشت زمان این سایه های کاملا بیگانه با فوتبال بیشتر و بیشتر ملموس بوده است.




 این سایه های بیگانه در طول دو دهه کاری کردند که تماشایی ترین وپر جاذبه ترین دیدار باشگاهی ایران از پنجاه ، شصت سال پیش به این طرف حالا در شرایطی قرار گیرد که هیچ گونه لذت وشوقی باقی نگذارد و بارها در دیدارهای اخیر دیدیم که بسیاری گقتند:


 دیدار پرسپولیس و استقلال هیاهویی بود برای هیچ. ......امیر برادران