ادرس علی کریمی برای
همبستگی !
اوضاع و شرایط جمهوری
اسلامی در طول 38 سال گذشته هرگز تا این اندازه بحرانی و به قولی طوفانی نبوده تا
هر لحظه بوی به هم ریختن بالا تا پایین نظام ولایت مطلقه فقیه به مشام برسد .
در چنین احوالی ،
سردمداران رژیم اسلامی بیش از همیشه در ترس و نگرانی روزافزون از سقوط و سرنگونی
بسر می برند و بدون شک روزهای بسیار دشوارتر فراراه دشمنان ایران و ایرانی است .
نشانه های روشن از
سخت ترین بساط جمهوری اسلامی در همه جا دیده می شود ، از رئیس جمهور تازه
امریکا تا اتحاد اروپا و انگلیس با کشورهای
عربی پیرامون خلیج همیشه فارس و تغییر اشکار روش روسیه در ارتباط با امریکا که
بیرون از ایران را برای رژیم اخوندی تنگ تر و تنگ تر ساخته تا اعتراض ها و
درگیریهای روزانه در هر سوی ایران که همه چیز را نسبت به گذشته برای نظام اویزان
به مذهب به بالاترین فشار رسانده است .
در این میان ، سخن و
حرف چند چهره ورزشی و فوتبالی ایران در چند روز گذشته نیز گویای داستانی تازه است
که پشتیبانی از مسعود شجاعی ، ان هم به شکل همه جانبه می تواند حکایتی از همبستگی
باشد .
گل بزرگ را علی کریمی
زد که شجاعی را با جمله < مسعود جان تو هم با ما بودی > پذیرا
شد و به خوبی این ادرس را نه تنها به
اهالی ورزش ایران بلکه به همه ایرانیها داد که همبستگی و اتحاد در راه هست .
ضمن انکه کارگران
شریف و زحمتکش ایرانی در این شهر و ان شهر با تمام وجود به حق خواهی برخاستند و
دامنه اعتراض های انان روز به روز گسترده
تر و همه گیر تر می شود .
حالا اما یک نیاز
اساسی بیش از پیش خود را برای براندازی و سرنگونی حکومت اخوندی نشان می دهد و ان
هم نبود رهبری و لیدر برای خیزش ملی است .
واقعیت و حقیقت تلخ
این است که بیشتر گروه ها و سازمانهای به اصطلاح اپوزسیون در تمام 38 سال گذشته
فقط و فقط سنگ خود را به سینه زدند و در عمل نشان دادند که چناچنه قرار باشد بعد
از جمهوری اسلامی ، حکومت به دست انان نرسد ، باقی ماندن رژیم اسلامی را به تغییر
ان ترجیح می دهند .
این خودخواهی و
خوابهای به حکومت رسیدند تا انجا در این مخالفان جمهوری اسلامی پر رنگ و انکار
ناپذیر است که حتی برای یکبار هم دیده نشده که دو تشکیلات و سازمان سیاسی حاضر
شوند برای یک ساعت دور یک میز بنشیند و یک چایی میل کنند!
در این احوال تاسف
بار که براستی بزرگترین مانع در راه براندازی و سرنگونی جمهوری اسلامی به حساب می
اید ، مردم ایران هر لحظه چشم انتظار یک رهبر دلیر بسر می برنند تا قلب خود را به
فردی بدهند که با یک قرار فراگیر ، دهها میلیون ایرانی به اعتصاب روی بیاورند و حکومت
جنایکاران را از پا بیندازند!
آن روز، چندان دور نیست و سرانجام ان چهره که بر دل همه ایرانیها بنشنید ، خود را معرفی
خواهد کرد تا راه برای ازادی هموار شود .
راهی که بی گمان بدون
رهبری گشوده نخواهد شد و شرایط امروز
ایران اماده شناسایی این چهره نا پیداست ....امیر برادران