استقبال انجمن نویسندگان، خبرنگاران و
عکاسان ورزشی از نقدهای مشفقانه و دلسوزانه مقام معظم رهبری / همه تلاش کنیم برای
ورزش عاری از دروغ و تملق
.....
باید به دوستان و همکاران جوانم در این
انجمن که نگاه خیر خواهانه هم دارند بگویم ، خیلی وقت است که بسیاری از ما
قبول کرده ایم اگر در جامعه ایران امروز، یک شهروند نتواند دروغ بگوید و نتواند نقش بازی کند ، نه تنها قادر نخواهد بود تا حقوق شهروندی اش را در یافت و حفظ کند ، بلکه حقش توسط
سایرین خورده خواهد شد!!
بنابراین مردم در سطح جامعه هر روز مهارت شان در نقش بازی کردن
و دروغ گفتن بیشتر و بیشتر می شود.
جامعه ايران سالهاست با
یک بيماري ویرانگر بنام راست نگفتن دست و
پنجه نرم ميكند ، زیرا 34 سال آزگار است که تمامي حکومتی ها از سرتا پایین به مردم
دروغ مي گويند.
در سیاست، فرهنگ ، هنر و
صد البته ورزش و فوتبال !!
حسن خمینی نوه خمینی
می گوید : این پدیده دروغ ریشه درتربیت جامعه دارد و همنیطوری به وجود نیامده است!!
او درست می
گوید و جامعه در واقع بزرگترین خانواده است.
در یک خانواده پدرآموزگار آن خانواده است ،وقتی پدر خانواده فردی دروغگو
باشد ، خود به خود تمام نفرات خانواده
همانطور شکل می گیرند و دروغ اولین نشانه آنان به حساب می آید .
پدر جامعه
جمهوری اسلامی که غرق در فساد و دروغگویی
نشان داد ، بدون شک خمینی است که در 27 مرداد
سال 1360 در بيانيه اي که صادر کرد گفت : براي حفظ نظام جمهوري اسلامي دروغ واجب است!!!!
امروز بعد از 34 سال نقش
مخرب آن دستور رهبر و پدر جمهوری اسلامی را در جامعه امروز ایران به خوبی می بینیم!!
خمینی پدراین جامعه
است که پاکی و درستی را زیر پا گذاشت و
سیاست کثیف دروغ را توصیه کرد . امروز نوه او سید حسن خمینی می گوید : اگر این نظام دروغ و تهمت را بد بداند، در آن جامعه
گناه را کمتر خواهیم دید!!
http://khabaronline.ir/detail/248301/politics/parties
کسانی که دراین نظام کار
می کنند ، با تمام وجود این را کاملا باور کرده اند که برای حفظ نظام دروغ می تواند عاری از گناه
باشد و امروز پیامد های آن را در بخش های
مختلف جامعه می بینیم!
البته خمینی در کنار این
اعلامیه یک پیام دیگر هم داد و آن این بود که بروید وهمسایه خودتان را لو دهید!!
اینگونه بود که امروز حس همدلی و همیاری و نوع دوستی و کمک به دیگری و انسانیت در جامعه مان مُرده
است . احساس تشنگی برای دریدن دیگری، چاپیدن دوستان، فریب دادن هم میهنان، کلاه
گذاشتن سر دوست و آشنا برای منفعت خود و هر اخلاق زشت دیگر جایگزین کردارهای نیکو گشته اند.
امروزدر مسائل
گوناگون فوتبال مانند انتخاب مربي
و قراداد و
مبلغ آن هرگز سخن راست را
نمی شنویم . امير قلعه نوعي يك ميليارد و
پانصد ميليون تومان براي
يك سال از تراكتورسازي مي گيرد و بعد مصاحبه می کند و می گوید که صحت ندارد و خیلی
کمتر از این می باشد !!!!
ولی از آنجا كه دروغگو كم
حافظه است ،امیر قعله نوعی وقتي
در برنامه ورزش و مردم
حضور پيدا مي كند ،مي گويد من20% قراردادم
را هنوز نگرفته ام و مدير
باشگاه هم روي خط تلفن مي گويد: ايشان درست ميگه 300 ميليون باقي مانده است!
300 میلیون یعنی دقيقا
20% يك ميليارد و پانصد ميليون تومان!!
همچنین علی دایی که آنقدر به این دروآن در میزند تا
دوباره مربی پرسپولیس شود و وقتی با تمام لابی هایی که انجام می دهد ،موفق نمی شود
و دو باره به راه آهن بر می گردد ، اینگونه
می گوید:به خاطر دکتر و مهندس هایی که در اداره تیم راه آهن حضور دارند ،به این تیم برگشتم!!
حالا دکتر و مهندس ها چه
کسانی هستند؟! بابک زنجانی و...همان کلاهبرداران
و دزدان ثروت ملت ایران که در دعوای اخیرسازندگان این بساط تباهی و به جان
هم افتادن احمدی نژاد با لاریجانی ها ، اسامی آنها لو رفت !!! و صد ها نمونه از فتح الله زاده و رویانیان و
......
به راستی آیا خط پایانی برای این همه دروغ و بی اخلاقی موجود در جامعه ایرانی وجود دارد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر