۱۳۹۱ اسفند ۱۷, پنجشنبه

کارلوس کی روش و خود کشی حرفه ای


 وقتی نگاهی میکنیم به اتفاقات فوتبال در چند ماه گذشته می بینیم که جمهوری اسلامی دقیقا از آوردن کی روش به دنبال عوامفریبی و راه انداختن بحث هایی را درهمین راستا در رسانه های خود ی بود .در این رهگذر عده ای با برنامه و بعضی ها هم از روی عدم آگاهی لازم به دفاع از کی روش پرداختند!
آنهایی که با برنامه عمل می کنند اعتقاد دارند تحت هر شرایط باید با کی روش به جام جهانی برویم مانند مهدی رستم پور کارشناس کشتی که در برنامه صدای امریکا در مورد فوتبال! صحبت می کند و می گوید: به هرطریق ممکن کی روش باید این تیم را به جام جهانی ببرد و مردمی که هیچ دلخوشی ندارد این حق را دارند که از این رفتن شاد باشند !
درست عین همین حرف را رضا زاده در مصاحبه با خبر آنلاین میزند: امشب نمی توانم به ورزشگاه بروم اما از پای تلویزیون برای موفقیت ملی پوشان دعا می کنم.به هر حال آرزوی همه ایرانی ها این است که تیم ملی فوتبال راهی جام جهانی شود.خدا کند آنها امشب ازبکستان را شکست دهند تا هم دل مردم شاد شود!
و آنها که این بازیها را تشخیص نمی دهند از او به عنوان بهترین مربی در کنار نام بزرگی چون مورینیو و فرگوسن یاد می کنند و اعتقا د دارند هر کسی صلاحیت این را ندارد در مورد کی روش صحبت کند !
ما باید ببینیم آیا واقعا این فوتبال به کی روش نیاز داشت ؟فوتبالی که در طول 34 سال بعد از انقلاب اسلامی هیچ افتخاری نداشته هیچ مقامی بدست نیاورده در همه رده مختلف یک بازنده بوده ! آیا این فدارسیون فوتبال که متولی فوتبال است واقعا استقلال کاری دارد؟ آیا کارنامه ا ی قابل قبولی داشته؟
فوتبال در شرایط کنونی کاملا امنیتی است و برای همین هم کفاشیان اصلا کاره ای نیست همین کارلوس کی روش آیا انتخاب فدارسیون فوتبال بود؟ برگردید به اوایل سال میلادی 2011 که کی روش با افراد فوتبال مذاکره کرد وجواب منفی کی روش همزمان شد با آن تظاهران 14 بهمن در تهران و خیلی ها گفتند که کی روش به همین خاطر جواب منفی داده و بعد چند هفته می یبینیم که مقامات سیاسی که در طول تمام این سالهای بعد از انقلاب فوتبال را رها نکرده بودند وارد عمل می شوند و با کی روش مذاکره می کنند و حتی روز شنبه 12 مارچ 2011 کی روش ناهار را سفارت جمهوری اسلامی در پرتغال با مقامات سیاسی می خورد و خود کی روش هم چند ماه پیش که زیر فشار زیادی قرار گرفته بود به این مسئله اعتراف کرد که برای اولین بار در طول زندگی ورزشی اش قراردادش در اتاق یک وزیر امضا کرده است!!
در تمام این سالها فوتبال بعد از انقلاب فوتبال مسئله بسیار حساسی برای حکومت اسلامی بوده و اوج آن در سال 1998 دیدیم ، چون تا قبل از آن تا حدودی آدمهای فوتبالی در بدنه فوتبال بودند و آخرین آن یک مربی بزگ وخوش نام در فوتبال ایران بنام منصور امیر آصفی بود که بیشتر سه ماه دوام نیاورد !کسی که تاثیرگذارترین مربی را در بعد از انقلاب بنام اویج به فوتبال ایران آورده بود اما بازیهای سیاسی پشت صحنه فوتبال او را خانه نشین کرد و با زد و بند جلال طالبی را مربی تیم ملی کردند!
از آن سال به بعد تمامی مربیان بطور رسمی از کنال های امنیتی و سیاسی وارد تیم ملی شدند و کی روش هم یکی از آنهاست من خاطرم است وقتی تیم ملی با علی دایی برای اولین بار به عربستان در خاک خودمان باختیم برنامه پارزیت گزارشی تهیه کرد واین عنوان را برای علی دایی انتخاب کرد : خود کشی حرفه ای!
بازیکنی با آن سابقه درخشان در فوتبال ایران که جاه طلبی اش او را وادار کرد که به اعتراف خودش لابی کند و مربی تیم ملی شود! وبا آن افتضاح از تیم ملی کنار برود!
این لقب امروز برازنده کارلوس کی روش است او خود کشی حرفه ای کرد !
اما او جاه طلب نبود بلکه پولهای جمهوری اسلامی(9 میلیون دلار-36 میلیارد تومان حالا) او را وسوسه کرد تا اعتبار جهانی خودش را در عالم فوتبال در مرز سئوال قرار دهد و با ورود به فوتبال بی برنامه و بی سازمان درجمهوری اسلامی خودکش حرفه ای کند!

این تیم حالا ازپنج بازی فقط هفت امتیاز دارد ودر مقایسه با مربی بی تجربه ای چون دایی فقط یک امتیاز فرق داردو در خرداد ماه باید در چهارده روز سه مسابقه با قطر در دوحه و لبنان در تهران و کره در کره جنوبی انجام دهد و حداقل شش امتیاز احتیاج دارد او به غلط توسط کارشناسان خارج از کشور و وابسته به جمهوری اسلامی مانند محمد تقوی در بی بی سی فارسی عنوان می شود که سیستم 4-3-3 که تهاجمی است را به فوتبال ایران آورده در حالیکه نتایج نشان میدهد که تیم ملی در پنج بازی فقط دو گل زده ورکورد تازه ای برای فوتبال ما با ارمغان آورده است !

زیر نظر کی روش برای اولین بار در تاریخ فوتبال کشورمان به لبنان و ازبکستان باخت در همین بازی آخر با ازبکستان شدیدا به یک مربی نیاز داشتم حرکت کی روش در بازی با کره جنوبی که منجر به اخراج شدن او شد کاملا غیر حرفه ای و به نوعی احمقانه بود و متاسفانه عده ای در داخل ایران و خارج از آن به عنوان حرکت زیرکانه و حرفه ای یاد کردند اما خود کی روش 48 ساعت بعد از مسابقه که آرام شده بود، در مصاحبه ای با فارس: از اینکه اخراج شدید چه حسی داشتید؟
حس خوبی نداشتم و از این رفتارم راضی نیستم چون به داور فرصت دادم مرا جریمه و از زمین مسابقه اخراجم کند. نباید این اجازه را به او می دادم. اشتباه من و مسعود یک شکل بود چون ما هر دو اخراج شده بودیم!
تیم ایران در نیمه دوم با ازبکستان هیچ حرفی برای گفتن نداشت چون مربی نداشت و دقیقا تیم مقابل با تفکر و مربی بهتری که داشت توانست نتیجه بازی را از آن خود کند ما حتی از زمانی که کی روش آمده نتواستیم یک مربی خوب و جوان را در کنار او پرورش دهیم کسی که در نبود کی روش در کنار زمین تیم را هدایت می کرد یک مربی سالنی و بدون هیچ گونه تجربه ای از فوتبال ایران بوده و برای همین هم حضور کاملا خنثی داشت!
این نتایج بدون شک نشان دهنده ساختار غلط در فوتبال جمهوری اسلامی است اما اگر بخواهیم در همین چارچوب عملکرد کی روش را بررسی کنیم نتایج بدست آمده نشان دهنده این است که او مربی موفقی نبوده و تیم ملی هیچ پیشرفتی نداشته است!!ضمن آنکه به نظر میرسد روزهای آینده سیاه تر از امروز خواهد بود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر