۱۳۹۱ اسفند ۱۷, پنجشنبه

چرا فوتبال ایران پیشرفت نمی کند؟


منصور خان امیر آصفی شخصیت استثنایی در ورزش فوتبال می گفت: مشكلات فوتبال ملي ما آنقدر ابتدايي است كه نيازي به مطالعه تطبيقي و استفاده از كارشناسان متخصص ندارد!
این حرف کاملا صحیح و منطقی است!فوتبال برای اداره کردنش و پیشرفتش قانون و ضوابط مشخصی دارد که در همه جای دنیا این کار انجام می دهند اما در حال حاضر در ایران زیر حکومت جمهوری اسلامی امکان پذیر نیست !
چون فوتبال یک مقوله کاملا امنیتی است و قرار نیست که اساس پیشرفت فوتبال که باشگاه های خصوصی هستند در ایران انجام شود!
چرا باشگاه ها خصوصی نمی شوند ؟
چون اختیار آنها از دست دولت و حکومت خارج می شود!بزرگترین مشکل حال حاضر این پولهای بی حساب و کتابی است که برای کنترل فوتبال به آن وارد شده و در کنار آن انتصاب های سیاسی و دولتی و هیچ کس هم در بدنه مدیریتی جامعه پاسخگوی مسئولیتی که به عهده دارد، نیست!روندی که از سال 1998 توسط آدم های سیاسی در بدنه این حکومت پایه ریزی شد!
روز 8 آذر76 را باید روز ملی فوتبال نام گذاشت روزی مردم بعد پیروزی بر استرالیا به خیابانها ریختند و غرور ملی خودشان را نشان دادند و نظام دیکتاتوری وایدئولوژیک این را یک خطر بزرگ احساس کرد!
محمد خاکپور یکی از ستاره های آن نسل طلایی فوتبال بعد از انقلاب در این مورد نظر جالبی دارد(مصاحبه با خبر آنلاین14 شهریور 1390)
*شما اگر بخواهید روند فوتبال کشور را از همان جام جهانی 1998 تا الان بررسی کنید چه می‌گویید؟ آن تیم چه تغییراتی کرده و آینده‌اش را چگونه می‌بینید؟ احساسم این است که در همان سال‌های 98 یک اتفاقاتی در فوتبال و کشور افتاد که تصمیم گرفته شد فوتبال کنترل شود و از آن مسیری که حرکت می‌کرد مسیرش را تغییر داد. روزی که ما از استرالیا بردیم، تمام مردم کشور در همه جای دنیا آمدند بیرون و یک احساس ملی داشتند و هیچ‌کس نمی‌تواند این را انکار بکند ولی بعد از آن جریان این بیرون آمدن‌ها بهانه‌ای شد برای عده‌ای که بیایند بیرون و اعتراض کنند. این شد که یک‌سری تصمیماتی گرفته شد از سوی مسئولان که این را کنترل کنند و مسیر فوتبال را عوض کردند که آن احساس را برای مردم به وجود نیاورند!!
http://www.khabaronline.ir/news-171422.aspx




این حرف از زبان یک فوتبالیست در داخل خود ایران گویای بسیاری چیزهاست که هیچ ربطی هم به مسائل سیاسی و اپوزوسیون ندارد! یک واقعیت انکار ناپذیر است که امروز بعد از14 سال قابل لمس است،شرایطی که درآن زمان برایش برنامه ریزی شد و ثمره اش را الان داریم می بینیم! چه بسا اگر درست برنامه ریزی شده بود می توانست نتیجه مثبتی هم داشته باشد ،هم غرور ملی داشته باشیم و از فوتبال لذت ببریم!
دقیقا حرفی که آن بزرگ مرد فوتبال ایران،منصور امیر آصفی گفت:
مشكلات فوتبال ملي ما آنقدر ابتدايي است كه نيازي به مطالعه تطبيقي و استفاده از كارشناسان متخصص ندارد!
در سال 1998 جلال طالبي را روي نيمكت گذاشتيم اما به فوتبال ما چي اضافه شد! بياييم مضار و منافع را بدون پيشداوري بررسي كنيم و ببينيم چه چيزي به فوتبال ما اضافه مي شود و يا چه چيزهايي را از دست مي دهيم. پس بهتر است از آدم هاي تواناتر استفاده كنيم و هدف گذاري ها را روشن تر كنيم. مگر تركيه نكرد، يك تيم باشگاهي به نام گالاتاسراي به مربيگري فاتح تريم تركيه كار را به جايي رساند كه در جام يوفاي اروپا آرسنال را زد و اول شد. اما ما تاكنون چه تيم هايي را در دنيا برده ايم. تيم هاي آسيايي را. آسيا خودش در فوتبال دنيا در كلاس سه است يا حداكثر با ارفاق كلاس دو است، اما كلاس اول كه نيست! اين عين ساده انديشي است كه واقعيت ها را ناديده انگاريم. الگوبرداري از پيشرفت هاي دنيا كه كار سختي نيست مسير فوتبال قهرماني دنيا شناخته شده است و فقط بايد با تدبير و هدف گذاري آن را به دست آورد و با شرايطي داخلي منطبق و اجرا كرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر